توسط ماشین یا ربات قابلیت تحلیل یا پردازش اطلاعات وفاداری واصلاح رفتارقبلی رادارند انجام میشود.هوش مصنوعی به طورمنطقی مانند انسان فکرمیکند وعمل میکند مانندماشینی که به صورت گفتار ونوشتار به اواطلاعات داده میشود وتوسط نرم افزاری عکس به ما ارائه دهد.
آینده ی هوش مصنوعی:
دیستوپیا یا ویران شهر واتو پیا آرمان شهر است کوروش مصنوعی بین این دوقراردارد.
کاربردهای هوش مصنوعی: هوش مصنوعی کاربردهای متنوعی دارد. تعدادی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی شامل استفاده در وسایل نقلیه خودگردان (مثل پهپادها و اتومبیلهای خودران)، تشخیصهای پزشکی، خلق آثار هنری، اثبات قضیههای ریاضی، انجام بازیهای فکری، تعیین هویت تصاویر (تشخیص چهره) و صداها، ذخیره انرژی، جستجوگرهای اینترنتی، تهیه قراردادها و پیشبینی آرای قضایی میشوند.
CHATGPT
هوش مصنوعی ChatGPT جدیدترین ابزار OpenAI بهخاطر عملکرد بینظیرش در انجام کارهای پیچیده، متخصصان را تحت تأثیر قرار داده است. چتبات «ChatGPT» توسط OpenAI توسعه یافته؛ استارتاپی که ایلان ماسک یکی از بنیانگذاران آن است. ChatGPT یک نمونه اولیه از چتبات دیالوگمحور مبتنیبر هوش مصنوعی است که میتواند زبان طبیعی انسان را متوجه شود و متون نوشتاری بسیار دقیقی مشابه انسان تولید کند. در حقیقت ChatGPT جدیدترین نسخه از GPT، خانوادهای از هوش مصنوعی با قابلیت تولید متن بهحساب میآید. این چتبات که با هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی توسعه پیدا کرده است، از طریق یک رابط کاربری گفتوگو محور، به سؤالات پاسخ داده و اطلاعات را در اختیار کاربران قرار میدهد. این ابزار از طریق یک نمونه عظیم از اطلاعات اینترنت آموزش داده شده است. این ابزار با تمرکز روی سادگی در استفاده توسعه پیدا کرده است: «قالب گفتوگو محور این قابلیت را به ChatGPT داده تا بتواند به سؤالات کاربران به دفعات جواب دهد، اشتباهات خود را بپذیرد و به چالش بکشد و همچنین درخواستهای نامناسب را رد کند.» این چتبات را میتوان بهگونهای جایگزین گوگل توصیف کرد؛ چرا که میتواند توضیحات ارائه کند، به سؤالات پیچیده پاسخ دهد و برای مواردی مانند نحوه نوشتن کد و حل مشکلات، راهحل ارائه کرده و همچنین پرسشها را بهینه کند. در حالت کلی، کاربردهای هوش مصنوعی ChatGPT بهصورت تئوری نامحدود است. این چتبات کاربردهای متنوعی دارد. علاوهبر اینکه میتوان سؤالات متنوع از آن پرسید، میتواند حتی یک متن را خلاصه کند. همچنین برخی برای نوشتن مقالات علمی از آن استفاده میشود، هر چند ژورنالهای معتبر آن را بهعنوان نویسنده نمیپذیرند. صفحه ChatGPT طراحی سادهای دارد و شامل بخشی برای نتایج و همچنین یک باکس برای نوشتن درخواست کاربران میشود.
هکتیویسم یارخنه گری استفاده آزادانه واکنشهای رایانه ای درجهت اعتراض وپیش بردن مقاصدسیاسی واجتماعی گفته میشود.صهونیسم،نازیسم... امنیت اطلاعات هکتیویسم است.
هک:سیستمی ازهکرهابادیدگاه سیاسی به کشورهای مختلف حمله میکنند که بازدید عمومی زیادی دارند.در محسوب میشود ویک هدفی رادنبال می کنند.
تروریسم سایبری:۱تبلیغات خشونت آمیز برای جلب افرادجدید۲اقدام به قتل
هکتیویسم هدفشان باازکارانداختن یک سازمان دنبال انتقام گیری باشدبه صورت پنهانی است.مانند سایهی سیاه وعصای موسی که علیه صهیونیسم هاانجا م شده
انواع هکتویسیم:بمباران به سایت ودزدیدن اطلاعات
فعالیت هکری باهکتیویسمی چه فرقی دارد؟
درمواردی است که پشت ذهن اون فردقرارداردجهت شان ارادیست.هکری پول بهدست می آوردواخاذی میکند هدف فردی است وتوانمندی خودشان رانشان میدهند هکتیویسم بامقاصد اقتصادی واجتماعی است وتکی اجرا میشود.
علم کنترل وانتقال پیام بین انسانها وماشینواولین بارافلاطون استفاده کرده
مفهوم امپریالیسم:
تشکیل امپراطوری دادن یا سلطه داشتن که به درصورت ۱مادی مانندسرزمینها ۲معنوی مانند ذهن هاو قدرت نرم
یعنی برای مردم سرزمینم امیدایجاد کنم ولی برای سرزمینهای دیگر ناامیدی ایجادکننده سلطه برسون آنهاپیدامیکنم.آماده نبودن جوامع ودولت ها برای پذیرش تغیروتحولات که هردودرجهان میپیوندند علم کنترل وانتقال پیامهای ناامیدکننده ومنفی
مهمترین بخش محتوای زرد تیتر آن است. محتوا از هر نوعی که باشد تیتر نقش حیاتی در آن ایفا میکند و مخاطب با تیتر تصمیم میگیرد که ادامه محتوا را پیگیری کند یا نه. مهمترین ویژگی زردنویسی یا بهترین راه برای بازشناسی یک مطلب زرد توجه به تیتر است و میتوان گفت سادهترین راههای تولید یک مطلب زرد، توجه ویژه به تیتری مهیج، احساساتی، اغراقآمیز و کنایهآمیز است.
تیتر زرد معمولا ابهامآمیز انتخاب میشود و کمتر تمایل به لو دادن و فاش کردن اصل خبر دارد.برای نوشتن تیتر زرد جذاب ،کوتاهی و استفاده از کلمات ساده که فهم آن برای مخاطب عام راحت باشد ازجمله ترفندهایی است که رسانههای زرد از آن استفاده میکنند.
همچنین شهرت،دربرگیری،تضاد،شگفتی،تازگی،اثرآنی ودرنشریات ورزشی وهنری استفاده میشود ومیتواند جوابگوی بخشی از نیازهای جامعه باشد.
ویژگی روزنامه زرد
از تکنیکهای برجسته سازی برای با اهمیت جلوه دادن محتوای خود استفاده میکنند.
تیترهای جنجالی و چند ستونی دارند.
صفحه نخست آنها پر از عکس با موضوعات مختلف خبری است و بیشتر به اخبار جنجالی میپردازند.
به موضوعات حاشیه ای و جنجالی بیشتر میپردازند.
به هر بهایی به دنبال جذب نظر مخاطب هستند.
از موج سواری روی اتفاقات و حوادث روز سود میبرند.
جذب مخاطب توسط مطلب زرد
زرد نویسی محبوبیت خود در میان مخاطبان را به دو عامل ابهام در موضوع و اهمیت موضوع مدیون است. هر چه ضریب اهمیت یک موضوع بالاتر باشد، ضریب نفوذ آن نیز به همان میزان بالا میرود. در ضمن به همان میزان که ابهام در قضیه افزایش مییابد، ضریب نفوذ پیام رسانهای زرد نیز بالا میرود. شاید روزانه اخبار زرد بسیاری در رسانههای مختلف جهان منتشر شود اما تنها برخی از این اخبار با اقبال مخاطبان مواجه میشود. در انتخاب سوژه مطلب و محتوای زرد باید نیاز هر جامعه و شرایط موجود در آن را نیز در نظر گرفته شود، سوژهها باید بهروز باشند و متمرکز بر حواشی باشد که مردم دوست دارند به آن پرداخته شود.
معمولا اخبار سلبریتی ها هنری و ورزشی در جذب مخاطب بسیار موفق عمل میکند و امتحان خود را پس داده است علاوه بر این ابزار انتشار محتوای زرد نیز در جذب مخاطب تأثیرگذار است. در سالهای اخیر مطالب زرد در شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام با بازخورد خوب مخاطبان روبهرو شده تا شبکههای اجتماعی را به ابزاری برای انتشار مطالب زرد تبدیل کند.
رپرتاژ به چه معنی است و چه کاربردی دارد؟
رپررتاژ یکی از راههای تبلیغاتی مقرون به صرفه است که امروزه بسیار از مدیران و مسئولان از آن استفاده میکنند.
معنی رپرتاژ چیست
اگر بخواهیم بگوییم معنی رپرتاژ چیست باید یک واقعیتی را در ابتدای کار به شما بگوییم. حتما دیده اید کسانی را که یک محصول دست خود می گیرند و مانند تیزر های تبلیغاتی شروع میک ندد از مزیت های محصول خود حتی به شکل مبالغه آمیز تعریف و تمجید کردن!
که محصول ما حرف اول را در بازارهای رقابتی میزند و شرکت ما بهترین است! دید مخاطب به این مسئله چگونه است؟ قطعا با یک دید منفی از کنار آن شخص و محصولش گذر خواهد کرد.
اولین موردی که به ذهن مخاطب می آید آن است که حتما به دنبال کلاهبرداری از من است! می خواهد محصول خود را با یک قیمت بالا به من بدهد. در گذشته تر حتما از کسب و کار های مختلف شنیده اید که می گفتند اعتبار ما در کیفیت محصولات ماست و نام برند ما دهان به دهان چرخیده است ما در مشتری مداری بسیار حرفه ای عمل کردهایم و به همین خاطر توانسته ایم در بازار کار خود موفق عمل کنیم.
به بیان ساده ترگزارش تبلیغاتی در قالب گزارش است که 1فریب مردم 2محدودیت هم روزنامه برای آگهی ومیتواند به صورت داده نما یا کاریکاتور کار کند.
الگوهای تاریک همه جا هستند. حقههای کوچکی که در صفحات خانگی، در اپلیکیشنها، همراه با پاپآپهای مختلف به شما نمایش داده میشوند. مواردی که نشان از کامل کردن یک عملیات را میدهند. این موارد که الگوهای تاریک یا Dark Patterns خوانده میشوند، تاثیر منفی را روی تجربه کاربری برجای میگذارند. کاربران وبسایت را سردرگم و خسته میکنند. در نهایت باید تصمیم بگیرید که از چنین الگوهایی دوری کنید. فایدههای کمی که از کلیکها یا تعاملات اشتباه دریافت میکنید در حقیقت آنقدرها هم برایتان خوب نخواهد بود.
الگوی تاریک چیست؟
وقتی که شما از وب استفاده میکنید، تک تک حروف قرار گرفته شده در هر صفحه را مطالعه نمیکنید . شما در بدنه برگه کاوش میکنید و براساس فرضیاتتان معمولا بررسی میکنید. وقتی که شرکتی بخواهد به شما حقه بزند میتواند از این حالت استفاده کند. به این صورت که آنها چیزی را نمایش میدهند که واقعیت آن چیز دیگریست.
چنین تکنیک طراحی که کاربران را مجبور به انجام کاری میکند که آنها نمیخواهند در واقع مشکلات اخلاقی به دنبال دارد. چنین رویکردی باعث میشود که سیستم آنالیز شما دادهها و ارقام مصنوعی را بدست بیاورد. بنابراین گزارشها از آمار تعامل کاربران و… واقعی نخواهند بود.
در یک مقاله که Hoa Loranger در آن به موضوع الگوهای تاریک پرداخته میگوید: «هرگونه فایدهی کوتاه مدتی که یک شرکت از طریق الگوهای تاریک دریافت کرده است، در بلند مدت از دست خواهد داد.»
انواع الگوهای تاریک
الگوهای تاریک به طور عامیانه در پنج دسته بندی از تکنیک های فریبنده ی طراحی قرار می گیرد :
۱. گمراهی عمدی
در چنین حالتی طراحی به صورت هدفمندانه سعی دارد تا تمرکز کاربران را روی چیزی به عنوان یک حواس پرتی از چیز دیگری قرار دهد. اغلب اوقات چنین حالتی در قالب رها کردن اطلاعات ناخواسته به یک وبسایت نمایش داده میشود. اما مرسومترین حالت چنین گمراهی تکنیک محبوب دکمه «خیر» است که در نهایت منجر به تایید میشود. در حقیقت طراحی در این حالت سعی میکند تا نشان دهد که تنها یک گزینه درست برای شما وجود دارد. این موضوع را حتی میتوان در اپلیکیشنها و بازیها نیز دید
برای مثال در آنها دکمه «خرید سکه بیشتر» به صورت بزرگ در صفحه ظاهر میشود و در گوشهای از صفحه نمایش با فونت بسیار ریزی دکمه «نه نمیخوام» هم قرار گرفته شده است. کلیک و انتخاب این دکمه معمولا کار سختی است!
تصویر بالایی که ارائه شده است حقیقتا یک حقه است به دو دلیل: ابتدا اینکه چنین پاپآپی بعد از کلیک روی لینکی تحت عنوان «دانلود رایگان» نمایش داده شده و دومین مورد این است که گزینه «Premium License» با تاکید بیشتری طراحی شده و در گزینه اول قرار گرفته است.
۲. تبلیغات مخفی
وقتی که یک تبلیغ به عنوان محتوا یا المانی از ناوبری ظاهر میشود، چنین موضوعی نیز حقه است.
۳. تداوم اجباری
بسیاری از وبسایتها سعی دارند تا از شما بابت چیزی (که میشود به صورت رایگان در همانجا بدست آورد) پول بگیرند.
۴. رشد از طریق اسپم(هرزنامه)
معمولا وبسایتها سعی میکنند تا شما را به متصل کردن آدرس ایمیل یا شبکههای اجتماعیتان به وبسایت ترغیب کنند. با این کار میتوانید با دوستانی که میشناسید به صورت آنلاین بازی کنید. بعد از انجام چنین کاری شما با مقوله اسپمینگ و اطلاعاتی که یقینا الگوی تاریک هستند روبرو میشوید. به نظر میرسد که چنین موضوعی به پیشرفت شرکت منتهی میشود اما در واقعیت اینگونه نیست.
۵. هزینههای مخفی شده
آیتمها و هزینههای اضافی که در قسمت پرداخت ظاهر میشوند نیز الگوهای تاریک هستند، البته چنین مواردی بسیار مرسوم نیست اما با این حال هنوز هم اتفاق میافتند. برخی دیگر از وبسایتها حتی با وجود اینکه کوپنهای تخفیف ارائه میدهند اما آن را به صورتی از چشم کاربران مخفی میکنند. به وبسایت GoDaddy در زیر نگاه کنید، گزینه Privacy Protection بدون اینکه کاربر قصد استفاده از آن را داشته باشد در حال اضافه شدن به خریدهایش است.
به هر قیمتی که شده از الگوهای تاریک دوری کنید
الگوهای تاریک سعی در فریب مردم دارند، یک پروسه ای است که اجتناب کردن کاربر، از آن سخت است. الگو های تاریک کاربر را به مسیر های خطرناکی می کشانند و گاهی اوقات نیز آنها را در سردرگمی رها می کنند. به عنوان یک طراح وب به شما پیشنهاد می کنم که تا حد ممکن از الگوهای تاریک فاصله بگیرید.
اگر شما به تاکتیک های مارکتینگ باور دارید، در نهایت این زیر سوال بردن اخلاق است، باید مسیری جدید در پیش بگیرید. بازدید کننده ها، موتورهای جستجو و اکثریت شبکه های اجتماعی عمل الگوهای تاریک را مجازات و با آنها برخورد می کنند. اگر به اعتبار و شهرت برند خودتان اعتماد دارید از انجام این الگو ها خودداری کنید.
چرا الگوهای تاریک رابط کاربری برای تجارت بد هستند
هدف الگوهای تاریک رابط کاربری این است که از روانشناسی انسانها به صورت منفی بهره گیری شود. بنابراین این کار باعث میشود که شرکت از جیب مشتریان به صورت غیر اخلاقی سود کند.
مثالهایی از این حالت را میتوانید در تبلیغات موبایلها مشاهده کنید که کاربر را ترغیب میکند تا عمل «Swip» را انجام دهد و بعد از آن برگه دومی باز شود، یا حالتی که در آن قسمتی از وبسایت مخفی شده و به کاربر گفته شده که با کلیک روی این قسمت، قسمت مخفی شده نمایش داده میشود و موارد مختلف دیگر.
فواید کوتاه مدت
این فکر که از کنشهای کاربری به صورت غیر اخلاقی برای سوددهی شرکت استفاده کنید، فکری ناقص و نادرست است. این فواید در کوتاه مدت اتفاق میافتند و در بازه طولانی زمانی باعث میشوند که شرکت نرخ تبدیلات کمتری داشته باشد، به این دلیل که مشتریان آگاه میشوند و میتوانند خطراتی که با آنها همراه میشوند را متوجه شوند.
برخی از شرکتها به دنبال یک راه میانبر برای دسترسی به منافع بیشتر در بازه زمانی کمتری هستند، اما آنها نمیدانند که در بلند مدت این کار سبب میشود تا اعتماد و اعتبار برندشان کاهش پیدا کند.
بعد از اینکه کاربران متوجه شدند که قدمهایی برداشتهاند که واقعا نیاز ندارند، احساس سرخوردگی و عصبانیت میکنند. کاربران نمیخواهند که با از دست دادن حریم شخصیشان از طریق این الگوهای تاریک فرایند کاوش در وبسایت را ادامه دهند. این الگوها مخالف و در ضدیت با تجربه کاربری هستند و احتیاجات کاربری را برآورده نمیکنند.
پایداری و رشد در بلند مدت
طراحان امروزه براساس دادهها تصمیم گیری میکنند، بنابراین پروسه طراحی امروزه کمتر موضوعی شده است. با این حال در برخی از سناریوها بهتر است که اصول و قواعد طراحی را برای بلند مدت دنبال کنیم. با این کار میتوانیم از موفقیتمان مطمئن شویم. سعی کنید اساس و پایه شرکتتان را بر پایه درستی و راستگویی بنا کنید، به این دلیل که حقایق به زودی برای مشتریان آشکار خواهد شد.
و در پایان :
در حالیکه الگوهای تاریک همه جا هستند، اما به شما پیشنهاد میکنیم که از آنها استفاده نکنید. جدای از این سعی کنید که آنها را شناسایی نمایید. هیچ فایده بلند مدتی برای الگوهای تاریک وجود ندارد.
برای اینکه اعتماد و صداقت را با کاربرانتان ایجاد کنید سعی کنید در طراحیتان خبری از حقه و تکنیکهای مختلف برای ضرر رساندن به مشتری نباشد.
تله کلیک اصطلاحی برای آن دسته از محتواهای اینترنتی است که هدفشان فقط اغوا کردن خوانندگان برای کلیک و پیوند به یک وبسایت یا مقاله است.
بیشتر اوقات، تله کلیک اصطلاحی است که برای توصیف عناوین گمراهکننده، اخبار جعلی یا سایر مطالب فریبکارانه به کار میرود؛ با این حال، زمانی که بهدرستی از آن استفاده شود، میتواند محتوای شما را ارتقا دهد و بازدیدهای باکیفیتی را برای وبسایت شما به ارمغان آورد.
به عنوان مثال، ممکن است مقالهی آموزندهای داشتهباشید که بخواهید میزان بازدیدهای آن را افزایش دهید. میتوانید از یک روش تله کلیک، مانند انتخاب یک عنوان جذاب، استفاده کنید که توجه مخاطبان را جلب و آنها را تشویق کنید که روی پیوند شما کلیک کنند؛ به این ترتیب، محتوای شما نوعی تله کلیک محسوب میشود.
در صورتی که یک عنوان جذاب، کاربران را به محتوایی ارزشمند و مفید پیوند دهد، دیگر تله کلیک محسوب نمیشود.
به دلیل وجود تفاوتهای ظریف میان این نوع محتواها، ممکن است محتوای اینترنتیای وجود داشتهباشد که به عنوان تله کلیک در نظر گرفته شود یا فقط شباهتهایی با آن داشتهباشد. اگرچه در برخی از مطالب از تاکتیکهای تله کلیک استفاده میشود، به احتمال زیاد هیچگاه تله کلیک به حساب نمیآید، زیرا یک تلهکلیک واقعی معمولا به عنوان یک تاکتیک بازاریابی منفی در نظر گرفته میشود.
کدام یک از انواع محتوا میتواند تله کلیک محسوب شود؟
به طور کلی، تله کلیک را میتوان به عنوان محتوایی در نظر گرفت که بهعمد از عناوین گمراهکننده یا مبهم برای نمایش دادن محتوای موردنظر و ایجاد ترافیک استفاده میکند.
در ادامه، به برخی از ویژگیهای مشترک تله کلیکها اشاره کردهایم:
۱. تیترهای گمراهکننده یا فریبکارانه
تله کلیک عموما عناوینی را به نمایش میگذارد که نسبت به محتوای پیوندی، کاملا گمراهکننده هستند.
به عنوان مثال، این عناوین گمراهکننده ممکن است روی احساسات یا کنجکاوی خواننده تأثیر بگذارند. انگیزهی یافتن پاسخ در خوانندگان به کلیک کردن روی پیوند منجر میشود و در ادامه، آنها را به سمت اطلاعات بیکیفیت یا بیارتباط با عنوان سوق میدهد؛ به این ترتیب، تله کلیک برای جلبتوجه کاربران و افزایش آمار بازدید سایتها استفاده میشود.
۲. محتوای بیکیفیت یا بیفایده
تله کلیک میتواند به عنوان محتوایی در نظر گرفته شود که بیارتباط با موضوع جستوجوشده توسط کاربران، و در نهایت بیفایده است؛ به همین ترتیب، تله کلیک میتواند به شکل محتوایی با کیفیت بسیار پایین باشد که این نوع معمولا از محتوایی تشکیل شدهاست که قادر نیست انتظارات خواننده را از مطلب خواندهشده برآورده کند.
۳. محتوای غیرمرتبط با عنوان
برخی از انواع تله کلیکها عمدا عناوین گمراهکننده یا فریبکارانهای را در نظر میگیرند، در حالی که کاربران را به محتوایی پیوند میدهند که با عنوان درجشده بیارتباط است.
به عنوان مثال، فرض کنیم عنوانی به صورت «چگونه میتوانید موبایلی را به صورت رایگان تهیه کنید؟» درج شدهاست، در حالی که کاربران را به محتوایی درمورد چگونگی کاهش وزن پیوند میدهد. در این نوع تله کلیک، از یک عنوان برای هدایت خوانندگان به محتوایی کاملا غیرمرتبط استفاده میشود.
۴. محتوای تکراری
در برخی موارد، تله کلیک ممکن است از محتوای تکراری یا اضافی تشکیل شدهباشد. در این حالت، صاحبان وبسایت از محتواهای تکراری و کپیشده استفاده میکنند تا به جهت فروش محصولات یا خدماتشان ترافیک زیادی کسب کنند.
به طور معمول، این نوع تله کلیک شامل تکرار یا تکثیر اطلاعاتی است که خوانندگان میتوانند در وبسایتهای اطلاعاتی دیگر آنها را پیدا کنند؛ همچنین، ممکن است مرتکب نقض حقوق کپیرایت (Copyright) شود.
کدام یک از انواع محتوا تله کلیک محسوب نمیشوند؟
میتوان برای جلب توجه مخاطبان، به گونهای از عناوین و تاکتیکهای بازاریابی هدف استفاده کرد که محتوای درجشده از نوع تله کلیک نباشد؛ علاوه بر این، بسیاری از انواع محتواها ممکن است تله کلیک در نظر گرفته نشوند، از جمله:
۱. مطالب مفید و مرتبط
به طور کلی، محتواهای مفیدی که با عبارت جستوجوشده توسط کاربران مرتبط باشند، تله کلیک در نظر گرفته نمیشوند، حتی اگر از سرفصلها و توضیحاتی استفاده کنند که روی احساسات و کنجکاوی آنها تأثیر بگذارند.
هنگام نوشتن عناوین این نوع مطالب، از روشهای فریبکارانهای برای جلب توجه خوانندگان استفاده میشود؛ با این حال،در نهایت عنوان به محتوای مرتبطی ختم میشود که به خوانندگان یاری میرساند و رضایتشان را جلب میکند؛ به عبارت دیگر، محتوا نیازهای مخاطب را برآورده میکند، حتی اگر عنوان اصلی بیشباهت به تله کلیک نباشد.
۲. لیستهای تجمعی یا مجموعهها
بسیاری از این نوع محتواها را میتوان تله کلیک دانست؛ با این حال، لیستهای تجمعی یا مجموعهها هنگامی که بتوانند به سؤالات خوانندگان پاسخ دهند، به آنها برای حل مشکلاتشان کمک کنند یا اطلاعات ارزشمندی را در اختیارشان بگذارند، عموما تله کلیک محسوب نمیشوند.
۳. مطالب باکیفیت و ارزشمند
حتی اگر یک محتوای باکیفیت و آموزنده از عنوانی استفاده کند که خواننده را برای کلیک کردن روی پیوند موردنظر فریب دهد، باز هم ممکن است به عنوان تله کلیک در نظر گرفته نشود.
در واقع، این نوع محتوا اطلاعات مفید و باکیفیتی را که موردانتظار خوانندگان است، ارائه میدهد. تله کلیک واقعی ممکن است کاربران را به محتوای باارزش و باکیفیت نرساند.
۴. مطالب صادقانه و شفاف
ارائهی شفاف و صادقانهی عناوین و مطالب مرتبط با آنها از ویژگیهای محتوایی است که تاکتیکهای تلهکلیک را اِعمال نمیکند.
به عنوان مثال، مقالهای درمورد یک پژوهش پزشکی ممکن است از عنوانی استفاده کند که حس کنجکاوی را در خوانندگان برانگیزاند و در عین حال آنها را به محتوای شفاف و صادقانه در زمینهی موضوع مطرحشده در عنوان اصلی برساند.
۵. مطالب اصیل و معتبر
محتوای اصیل و معتبر عمدتا به عنوان تله کلیک در نظر گرفته نمیشود. به این دلیل که محتوای اصلی بر نیازهای مخاطبان متمرکز است و برای برقراری اعتماد بین آنها و صاحبان و نویسندگان وبسایت کار درج میشود.
زمانی که یک وبسایت به طور مداوم محتوای معتبری را تولید کند و دیدگاههای اصولی و درستی را در حوزههای محتلف ارائه دهد، خوانندگان بیشتری به آنها اعتماد خواهند کرد. به طور کلی، وبسایتهای مطمئن و سایر لینکهای آنلاین معتبر تله کلیک محسوب نمیشوند.
مرور چند دقیقهای
تله کلیک اصطلاحی برای آن دسته از محتواهای اینترنتی است که هدفشان فقط اغوا کردن خوانندگان برای کلیک و پیوند به یک وبسایت یا مقاله است. بیشتر اوقات، تله کلیک اصطلاحی است که برای توصیف عناوین گمراهکننده، اخبار جعلی یا سایر مطالب فریبکارانه به کار میرود؛
در صورتی که یک عنوان جذاب، کاربران را به محتوایی ارزشمند و مفید پیوند دهد، دیگر تلهکلیک محسوب نمیشود؛
در واقع ویژگیهای تله کلیک عبارتاند ازتیترهای گمراهکننده یا فریبکارانه، محتوای بیکیفیت یا بیفایده، محتوای غیرمرتبط با عنوان و محتوای تکراری؛
بنابراین موارد مفید، لیست تجمعی و مطالب اصیل و معتبر تله کلیک نیستند.
این نظریه به شکل گیری افکار عمومی در رابطه با موضوعات مهم جامعه می پردازد. طبق این نظریه عده ای از افراد جامعه احساس می کنند نظرات و عقایدشان از نظر تعداد در اقلیت قرار دارد و اکثریت افراد جامعه نظراتشان خلاف نظرتات آنها می باشد که البته ممکن است این تصور اشتباه باشد. این گروه از جامعه ترجیح می دهند سکوت اختیار کنند و هر چقدر اقلیت بیشتر سکوت کنند، مردم احساس می کنند که دیدگاه خاص و متفاوت ارائه نشده است و لذا مارپیچ سکوت تشدید می یابد.
رسانهها با قدرت زیادی که دارند میتوانند افراد جامعه را تخت تاثیر قرار دهند و سر رشته افکار را به دست بگیرند. اما اگر افراد جامعه به آنها علاقهای نداشته باشند و تحت تاثیر قرارد نگیرند و در عقایدشان تغییری ایجاد نشود،باز هم رسانه ها میتوانند آنها را به سکوت کردن سوق دهند.
طبق این نظریه افکار عمومی فقط مربوط به دولت و حکومت نمی باشد، بلکه می تواند عامل فشار بر افراد جامعه برای همرنگ شدن با دیگران باشد.ریشه ی نظریه ی مارپیچ سکوت این است که مردم به شدت از انزوا هراس دارند. اکثر مردم از ترسِ انزوا بر ضد قضاوت ها و اعتقادات شخصی خود عمل می کنند.(مانند انجام کاری که به آن تمایل ندارند ولی برای همرنگی با اکثریت دست به آن کارمیزنندمانندحجاب)اگر فضای عقیده اکثریت برخلاف عقیده شخص باشد، شخص نهایتا مجبور به سکوت می شود.
این نظریه بر این اعتقاد است که حاکمان و صاحبان رسانه ها با حذف تدریجی مخالفان خود میتوانند هر روز تعداد بیشتری را به جمع خاموشان جامعه اضافه کنند.
رسانه های جمعی بر درک و ارزیابی مردم از فضای فکری جامعه اثر می گذارند، زیرا مردم معمولاً نتایج نظرسنجی ها یا مصاحبه های خبری با فعالان سیاسی و اجتماعی را از رسانه ها دریافت می کنند. محتوای رسانه های جمعی را اغلب انعکاس سازگاری یا سطح بالای توافق درباره مسائل و موضوعات است.
طی این فرایند مردم بیشتر به آن چه دیگران به صورت عمومی بیان می کنند، اتکا و اعتماد می کنند تا به آن چه واقعاً فکر می کنند درست است.
مارپیچ سکوت نظریه ای در چارچوب بحث کلی شکل گیری افکار عمومی است.